(18)بوی ماه مدرسه چطوریه؟!؟!

مامان میگه امروز باید با اینترنت و وبلاگ و اینا خداحافظی کنی...

مگه میشه؟ مگه داریم؟!

در هر حال شما جدی نگیرین...بنده تا جایی که بتونم هستم!:)

ــــــــــــــــــــ

فک کنم بوی ماه مدرسه مثه بوی کفش نو عه!!!یا شایدم بوی صفحه های تا نخورده ی کتاب ادبیات!

دوست داشتم بوی ماه مدرسمون، بوی خاک نم خورده از بارون باشه:)♥

ــــــــــــــــــــ

+به دلیل مسافرت یهویی کلهم احتیاجات مدرسه رو دیروز سر هم کردیم:دی


++رفتم کیف بگیرم...محض تنوع ازین کیفا گرفتم که کج میندازن رو شونه...آقاهه میگه دانشجویی؟! یه لحظه اومدم بگم آره!:)


+++تو مغازه لوازم تحریر برگشتم به آقاهه میگم ازین روبان "کلفت" ها دارین؟:| چنان زد زیر خنده که فقط تونست با سر بگه "نه":/:| منظورم "پهن" بود خب!!!:دی

مهرآ :)
نادیا(نمون)
هعی خدا مردم تو یه روز سر و ته لوازم التحریر خریدنو هم میارن من از اول تابستون تا آخر تابستون درگیر بودم :))))

خب تو نادیایی...پیوندت با لوازم تحریر نا گسستنیه:)))))پیمان تحریر:دی

Meredith
واقعا بوی مهر همون بوی کاغذ تا نخورده ی کتاب ادبیاته :)
عجب آدم بیشعوری بوده :/

اوهوووم...خیلی خوبه...دوسش دارم:))

آره خیلی:/عاخه اشتباهه...پیش میاد دیگه...

شاذه
به به عاشق بوی ماه مهر و خرید لوازم تحریرم :*
ولی خیلی خوشحالم که فردا نباید برم مدرسه ؛)

خرید لوازم تخریر بهترین قسمتشه3>:))))

خوش به حالتون...من که عزا گرفتم که باید شیش صبح پاشم:دی

BoBo
چسب پهن :))
خیلی خوبه که از حالا داری وبلاگ می‌نویسی و حتی مطالب رو کپی و پیست هم نمی‌کنی و خودت می‌نویسی. با اینکه مامان مخالفه اینکاره، ولی پیشنهاد می‌کنم حتما ادامه بده ؛) اما نه اونقدری که همش پشت سیستم باشی و مامان مجبور بشه سیم کامپیوتر رو قایم کنه (زمان ما اینجوری کامپیوتر رو از ما می‌گرفتن! الانارو نمی‌دونم چه روش‌هایی اومده!)

:دی

مامانم که مخالفه مخالف نیست...فقط میگه نذار وقتتو بگیره!
اتفاقا نوشتنو خیلی دوس دارم...شعر...داستان...متن ادبی...شاید یه روزی شعرامم گذاشتم تو وب:)
واسه زمان ما وای فای رو قطع کنن کافیه:دی

Mr chapool
آخ آخ مدرسه باید بری :)))
سال سومی ؟

الان به من میخندین دیگه؟:))

بلی بلی ...سوم ام!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یکی بود....هیچکس نبود..!
یه جهان خاکستری بود و یه دخترک ...
که همه آرزوش این بود که دنیاشو رنگی کنه...
دوست داشت دور خودش بچرخه...
و بخنده...
و زندگی کنه...
حالا این شما...و اینم وبلاگ دخترکی...
که شعرهاش انعکاس احساسشه...

+این نوشته ها مثل بچه های من میمونن! لطفا کپی نکنین حتی با ذکر منبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان