(30)and then, there were none

ده سرخپوست کوچک


ده سرخپوست کوچک شام میخوردند،

یکی از آنها گلویش گرفت و سپس نه نفر باقی ماندند


نه سرخپوست کوچک تا دیروقت بیدار ماندند،

یکی از آنها خوابش برد و سپس هشت نفر باقی ماندند


هشت سرخپوست کوچک به دوون سفر کردند، 

یکی آنجا ماند و سپس هفت نفر باقی ماندند


هفت سرخپوست کوچک هیزم می‌شکستند، 

یکی از آنها خودش را نصف کرد و سپس شش نفر باقی ماندند


شش سرخپوست کوچک با کندو بازی می‌کردند،

یکی از آنها را زنبور نیش زد و سپس پنج نفر باقی ماندند


پنج سرخپوست کوچک به دادگاه رفتند،

 یکی از آنها قاضی شد و سپس چهار نفر باقی ماندند


چهار سرخپوست کوچک به دریا رفتند، 

یکی از آنها را شاه ماهی بلعید و سپس سه نفر باقی ماندند


سه سرخپوست کوچک به باغ وحش رفتند، 

یکی از آنها را خرس خورد و سپس دو نفر باقی ماندند


دو سرخپوست کوچک زیر آفتاب نشستند، 

یکی از آنها سوخت و سپس یکی باقی ماند


یک سرخپوست کوچک خودش تنها باقی ماند، 

رفت و خودش را دار زد و سپس هیچ‌کدام باقی نماندند!


++هم فیلمشو دوست میدارم و هم کتابشو(وقتی داستان معمایی میشه اسم آگاتا کریستیه که میدرخشه:))...شدیدا توصیه میشه:)))

+++تا حالا سه تا فیلم از روی این کتاب ساختن و سه تاشم به همین اسمه( و سپس هیچ کدام باقی نماندند)...2009 اش با زمان ما بیشتر جور در میاد:دی

++++نکته ایمنی!!:ترجیحا روزی که فرداش امتحان دارید سراغش نرید بهتره!!!

مهرآ :)
Lady cyan ※※
^_____^

:))


مجتبی مطوری
کتابش تو کتابخونه ها هست؟یا باید سفارش داد(:

قاعدتا کتابخونه ها باید داشته باشنش....ولی من پی دی افشو خوندم؛ )

شاذه
ما خیلی لطیف تر بودیم! می گفتیم:

There were ten in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were nine in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were eight in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were seven in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were six in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were five in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were four in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were three in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There were two in a bed
And the little one said
"Roll over, roll over"
So they all rolled over
And one fell out

There was one in a bed
And the little one said
"Good night!"


عاخی:دی

خیلی بیشتر از خیلی لطیف بودید شما دیگه:)))))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یکی بود....هیچکس نبود..!
یه جهان خاکستری بود و یه دخترک ...
که همه آرزوش این بود که دنیاشو رنگی کنه...
دوست داشت دور خودش بچرخه...
و بخنده...
و زندگی کنه...
حالا این شما...و اینم وبلاگ دخترکی...
که شعرهاش انعکاس احساسشه...

+این نوشته ها مثل بچه های من میمونن! لطفا کپی نکنین حتی با ذکر منبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان