(122) مقاله تولد شهیدبهشتی:")

کی میاد بریم همایش؟

-من واقعا دوست داشتم بیام

+چرا نمیری خب؟

-اگه برم دیگه رسما حذف میشم این ترم:")

 

اولین مقاله‌ای که نوشتم اکسپت شده و پوسترش هفته دیگه توی روز تولدم قراره توی دانشگاه شهیدبهشتی به نمایش گذاشته بشه و من هزار کیلومتر اونطرف‌تر توی دانشگاه خودمون باید بشینم سر کلاس فیزیولوژی میکروبی و گیاهی و جانوری و آدم فاضایایی، که این ترم زیبا به خاطر غیبت‌هام حذف نشم...

من میخوام برم تهران، دانشگاه شهید بهشتی...

من میخوام پوستر مقاله‌ام رو ببینم که آویزون شده اونجا!

میخوام توضیح بدم داستانشو...

ولی خب اینطور که شاعر و شعرا میگن: 

گاهی وقتا آرزو کن به آرزوت نرسی

عشق یعنی نرسیدن، همینشم شیرینه!

 

و خب بنده مجبورم این شیرینی غمناک رو به جون بخرم:(

 

پی اس: به نظرتون واسه استادام گز خوشمزه‌ی اصفهان ببرم راضی میشن غیبت‌هامو فرامووووش کنن؟:)

 

پی اس پریم:

**هشدار نظرسنجی**

به عنوان یه خانمی که عطرهای اسپرت و مردونه رو بیشتر از زنونه‌ها میپسنده،

و بعد از اون داستانی که خونده که عطرهای مردونه برای جذب زنان و عطرهای زنونه برای جذب مردان هست، بیشتر از قبل به استفاده از عطرهای اسپرت پافشاری میکنه،

دوست دارم بدونم آقاها چه عطرهایی رو واااااقعا میپسندن؟

برای پدر عطر با بوی چوب و برگ و مخلفات بگیرم بیشتر ممکنه مورد پسند باشه یا ازینا که بوی خاک و دود این چیزارو میده؟ یا تند و خنک؟ یا اصلا میوه‌ای؟

مهرآ :) ۱ نظر
یکی بود....هیچکس نبود..!
یه جهان خاکستری بود و یه دخترک ...
که همه آرزوش این بود که دنیاشو رنگی کنه...
دوست داشت دور خودش بچرخه...
و بخنده...
و زندگی کنه...
حالا این شما...و اینم وبلاگ دخترکی...
که شعرهاش انعکاس احساسشه...

+این نوشته ها مثل بچه های من میمونن! لطفا کپی نکنین حتی با ذکر منبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان