(111) او سی دی

-بخدا من میدونم و تو اگه اینو جابجا کنی!

 

-برگ انجیری روش به اینور نبود!

 

-لباسو از هر جا ورمیداری، برش گردون همونجا!

 

-قلمو جاش توی جا مسواکی نیست...همین الان بذارش توی لیوان خودش... توی جای خودش میذاریش... پیش کاردک ها نبینمش ها!

 

اینا فقط یه چشمه از جملاتیه که من روزانه توی خونه فریاد میزنم!

این وسواس دردناک هست، ولی همینه که هست!

اگر بطری-گلدون هام جا به جا بشن، خط فرش دقیقا روی خط موزائیک زیرش نیوفته، کاترِ عزیزِ دلم به جای اینور جامدادیِ رومیزی، اونورش باشه و یا خیلی چیزای دیگه دقیقا سر جای خودشون نباشن، من چطور قراره توی این دنیای بی نظم اعصاب بهم ریز، خودم رو از رد کردن مرز دیوانگی حفظ کنم؟

 

حالا حساب کنید تو این شرایط، خونه تکونی هم اضافه بشه!

 

من نمیخوام تمام یادداشت های روی دیوارم رو بیارم پایین...بعد چطور برشون گردونم دقیقا سر جاشون؟

 

من نمیخوام خط خطی های روی در کمدم رو پاک کنم...اونا برای یادآوری کردن یه سری چیز ها اونجا موندن!

 

کتابخونه ی کاموایی دست سازم رو نمیشه درنیارم؟ اگه بعد نتونستم دوباره بسازمش چی؟

 

لطفا...من الان برای خونه تکونی آمادگی ذهنی ندارم!

 

کتابخونه، یادداشت ها و همه‌ی چیزهای دیگه از دیوارهام پایین اومدن..اتاقم دیگه اتاق من نیست و ذهن بی نظم و آشفته ام حتی نمیتونه به اندازه ی یه خط درس خوندن تمرکز کنه!

در حالی که کتاب های مرجع هزار و چهارصد صفحه ای منتظر نشستن تا درس هایی که استادهای قشنگمون تو هفته‌ی اول نیمسال دوم تدریس کردن رو از توشون پیدا و مطالعه کنم!

 

گاد سیو می...

اند گاد بلس اِ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مِر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یکا!

مهرآ :)
هـیوا .
اوه اوه
یاد یکی از همکارامون افتادم
دقیقا همینجوری بود
چیزی روی میزش جابجا میشد قاطی میکرد🤦🏻‍♂️

جنبه مثبت قضیه رو بخوایم نگاه کنیم، باعث میشه آدم کلی فعالیت کنه...هی برو و بیا و اینو صاف کن و اونو بذار سر جاش و... خلاصه که مقدار خوبی ورزشه:)))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یکی بود....هیچکس نبود..!
یه جهان خاکستری بود و یه دخترک ...
که همه آرزوش این بود که دنیاشو رنگی کنه...
دوست داشت دور خودش بچرخه...
و بخنده...
و زندگی کنه...
حالا این شما...و اینم وبلاگ دخترکی...
که شعرهاش انعکاس احساسشه...

+این نوشته ها مثل بچه های من میمونن! لطفا کپی نکنین حتی با ذکر منبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان