(25)هر "زین"ای "سیتریزین" نیست!
از اونجا که تو خانواده ما کلا همه "آلرژی" دارن...
دیگه تو این موارد هر کدوممون یه پا استاد شدیم برای خودمون!
و پاییز هم که فصل آلرژی و حساسیته دیگه...
منم امروز صبح از وقتی که از خواب بیدار شدم مدام در حال عطسه و "ما یتعلق به" بودم...
مادر جانم که دیگه اعصابش داشت خورد میشد از این حرکاتِ"ما یتعلق به" من، بهم گفت:برو یه "سیتریزین" بخور!
بعد از تقریبا یکی دو ساعت،یهو یاد حرف مادر جان افتادم و رفتم که "سیتریزین"بخورم...
اما ازونجا که حافظه ی من و حافظه ی ماهی فرق زیادی با هم نداره،واضحه که اسم قرص یادم نمونده بود دیگه!
خلاصه من رفتم سر پلاستیک قرصا و گشتم و گشتم تا بالاخره یه ورق"هیدروکسی زین" پیدا کردم!
و خب به دلیل اون "زین" آخرش، گفتم قطعا همونیه که مادر جان گفته! و قرصو بلعیدم!
تازه واسه اثر بیشتر و بهتر، یدونه هم عصری خوردم!!!!!
بعد دقیقا نیم ساعت قبل مادر جان بهم گفت:"سیتریزین"خوردی بهتر شدی؟!
و بنده تازه فهمیدم چه کردم!
+مامان میگه بپا "زین"اسب نوش جان نکنی:دی
++خودش یه"سیتریزین" پیدا کرد داد دستم...چون اگه خودم میخواستم بگردم احتمالا "لیتریزین" میخوردم اینبار( اینم خوده مامان گفت البته! )