(137)یادداشتهای قدیمی و البته پر و پخش یک نویسنده!!!
۶ مهر ۰۳ / ۰۴:۴۴
گاهی یه سری نوشتهها، همینطور که خام و ادیت نشدهان، قشنگن:)
هشتگ مبارزه با پرفکشنیسم!
سینما دنیا
مگه دنیا ذاتا یه سینما نیست؟
چه اسم قشنگی
محل قدیمی تجمع زرتشتی ها
خواهر میپرسه اهورا مزدا کیه که اسمشو روی پسرا و ماشینا میذارن و چرا روی دخترا نمیذارن؟
به هر حال سینما دنیا سوخت
ساختمون متروکه ای بین چند ساختمون متروکه دیگه و یک بیمارستان نوساز
صدای آژیر پلیس و آتش نشانی و آمبولانسهایی که فرستادن سمتش، کل خیابونا رو برداشت
دیشت تا صبح هوامون بوی آتیش میداد و سوختگی و کباب و سیم فیوز سوخته
تا ته گلومونو سوزوند
داستان سینما دنیا به آخر رسید:)
عاملی که باعث میشه بخوام بیشتر و بیشتر ذره ذره مناظر اطرافم رو نفس بکشم چرا که به همین سادگی به سرعت یه آتش سوزی یک ساعته یا دو ساعته ممکنه دیگه نباشن....