(137)یادداشت‌های قدیمی و البته پر و پخش یک نویسنده!!!

گاهی یه سری نوشته‌ها، همینطور که خام و ادیت نشده‌‌ان، قشنگن:)

هشتگ مبارزه با پرفکشنیسم!

سینما دنیا

مگه دنیا ذاتا یه سینما نیست؟

چه اسم قشنگی

محل قدیمی تجمع زرتشتی ها

خواهر میپرسه اهورا مزدا کیه که اسمشو روی پسرا و ماشینا میذارن و چرا روی دخترا نمیذارن؟

به هر حال سینما دنیا سوخت

ساختمون متروکه ای بین چند ساختمون متروکه دیگه و یک بیمارستان نوساز

صدای آژیر پلیس و آتش نشانی و آمبولانس‌هایی که فرستادن سمتش، کل خیابونا رو برداشت

دیشت تا صبح هوامون بوی آتیش میداد و سوختگی و کباب و سیم فیوز سوخته

تا ته گلومونو سوزوند

داستان سینما دنیا به آخر رسید:)

 

عاملی که باعث میشه بخوام بیشتر و بیشتر ذره ذره مناظر اطرافم رو نفس بکشم چرا که به همین سادگی به سرعت یه آتش سوزی یک ساعته یا دو ساعته ممکنه دیگه نباشن....

مهرآ :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یکی بود....هیچکس نبود..!
یه جهان خاکستری بود و یه دخترک ...
که همه آرزوش این بود که دنیاشو رنگی کنه...
دوست داشت دور خودش بچرخه...
و بخنده...
و زندگی کنه...
حالا این شما...و اینم وبلاگ دخترکی...
که شعرهاش انعکاس احساسشه...

+این نوشته ها مثل بچه های من میمونن! لطفا کپی نکنین حتی با ذکر منبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان