(66)شاذه

شاذه بانو قدم گذاشته روی تخم چشم بلاگ بیان...

حس میکنم حالا منم بیشتر از اینا قراره گذرم بیوفته به اینجا...خونه ی قدیمی...

مهرآ :)
Shazze Negarin
سلاااام
خییییلی ممنووونم :***
چه خوبه که می‌خوای بیشتر بنویسی. دلم برای روزای پررونق وبلاگ نویسی تنگ شده

خواهشش میکنم:***

منم واقعا...هیچ جا مثل اینجا نیست که هر چی دل تنگت میخواد بنویسی و کسایی باشن که حوصله ی خوندنشو داشته باشن:)))))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یکی بود....هیچکس نبود..!
یه جهان خاکستری بود و یه دخترک ...
که همه آرزوش این بود که دنیاشو رنگی کنه...
دوست داشت دور خودش بچرخه...
و بخنده...
و زندگی کنه...
حالا این شما...و اینم وبلاگ دخترکی...
که شعرهاش انعکاس احساسشه...

+این نوشته ها مثل بچه های من میمونن! لطفا کپی نکنین حتی با ذکر منبع:)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان