(133)منم همینطور، هاروکی...منم همینطور!
این سالی که هنوز در جریانه، همین سال 2024 که نمیدونم به چه سرعتی داره میگذره!
دربارهاش میتونم بگم که:
تمام انرژی مطالعه امسالم رو اختصاص دادم به ادبیات ژاپن.
کافکا در کرانه رو خوندم و توی سرم با تم انیمههای میازاکی تصورش کردم. شهر گربهها رو توی جایی شبیه spirited away دیدم و خوندم.
معجزههای مغازهی نامیا واقعا به نظرم جالب اومد... کتابخانه موریساکامی... در کتابخانه پیدایش میکنی...خانهای که در آن مرده بودم...
همهی اینها انگار توی دنیای متفاوتی شکل گرفته بودن...انگار که ژاپن، توی دنیایی متفاوت از جایی که ما و خیلیهای دیگه هستیم، قرار داره!
نه فقط فرهنگ و اعتقاداتشون برام جذاب بود، بلکه این حجمی که به این سبک از اعتقادات و به این جادوی در جریان توی زندگیهاشون باور دارن، باعث میشد بخوام هنوز و هنوز توی این دنیا بمونم و ترکش نکنم!
و البته نگم که توی بد ترین شرایط ممکن کتاب سوکورو تازاکی بی رنگ رو خوندم و در حالی شرایط مشابهی رو توی زندگیم داشتم تجربه میکردم، این احساسات سنگین، زمان استراحت و مطالعهام رو هم درگیر خودش کرده بود!
همهی اینهارو گفتم تا برسم به اینجا...
الان دارم کم کم کتاب ترجمه انگلیسی جنگلهای نروژی رو میخونم و باید بگم هنوز اونقدر اولهاشم که نمیدونم داستان کتاب چیه و مسیرش از چه قراره!
ولی این جملهاش رو اونقدر درک کردم که دلم میخواد هاروکی موراکامی رو بغل کنم و بگم:
منم همینطور، هاروکی...منم همینطور!
یه جای کتاب میگه که:
If I relaxed my body now, I'd fall apart. I've always lived like this, and it's the only way I know how to go on living.
و میشه اینطور گفتش که:
"اگر الان بدنم رو ریلکس کنم، فرومیریزم.
من همیشه همینطور زندگی کردم و این تنها روشی هست که میدونم چطور به زندگیم ادامه بدم!"
و وقتی این جمله رو خوندم، واقعا قلبم احساسش کرد.
و احتمال میدم شما هم به روش خودتون اینو درک کنید...
این فشار و استرسی که خودمون به خودمون وارد میکنیم و اونقدر این پروسه رو ادامه میدیم تا بدنمون بهش معتاد بشه و دیگه نتونه بدون اون به فعالیت نرمال خودش ادامه بده!
و من به شخصه، هیچ نمیدونم چطور میشه از این اعتیاد نجات پیدا کرد و روزهایی رو هم بدون استرس گذروند!
چون دقیقا اگر این استرس رو از روی خودم بردارم، فرومیپاشم و دیگه نمیتونم تیکههای وجودمو به یه شکل واحد دور هم جمع کنم!
و این فقط خیلی عجیبه که ببینی آدمهای دیگهای هم هستن که چنین مشکلی رو دارن!