(119) برای تمام دخترانم...💔
برای تمام دخترانم...
برای تمام شماهایی که دست کم گرفته شدید...
برای تمام شماهایی که بهتون اجازهی زندگی آزاد داده نشد و وقتی هم داده شد مدام توهین شنیدید و مسخره شدید...
برای تمام شماهایی که سخت تلاش میکنید و به چشم خودتون موفقیت افرادی رو میبینید که ذرهای از تلاش شمارو انجام ندادند و ذرهای از قدرت شما رو ندارند...
شما قهرمان اید...
شما قهرمانهای من هستید و میخوام این رو بدونید...
بدونید که اگر تصمیم بگیرید زمین رو به آسمون ببرید و آسمون رو به زمین بیارید،
دستهاتون،
مغزهاتون،
قلبهاتون...
و تک تک سلولهای بدنتون توانایی انجامش رو دارند.
میخوام بدونید که اگر در ظاهر مردانِ این کشورِ ظالم بهتون آسیب زدند، شما میتونید از اون آسیب و از اون درد، جان ادامه دادن بگیرید.
بدونید که اگر بهتون گفتند نمیتونید، نمیفهمید و اشتباه میکنید...
یعنی به جایی رسیدید که غریزه دستور به حمله بر علیه شما رو داده.
بدونید که اگر دانش و علم و هدفهاتون رو پایین کشیدند، یعنی شما دارید از اونها بالاتر میرید!
میدونم سخته...میدونم...
ولی اگر تا اینجا اومدید، شما یه جنگندهاید...
پس این جنگ رو هم از سر میگذرونید!
شما یک زن،
یک انسان موفق و یک مادر هستید...
چه جنینی رو توی بطنتون ساخته باشید،
چه احساسی رو توی قلبتون پرورش داده باشید،
و چه هدفی رو توی مغزتون آفریده باشید،
شما یک مادر هستید...
یک مادر برای چیزی که به زحمت درست کرده میجنگه!
و قدرت یک مادر گردانها رو شکست میده!
پس نترسید که این قلب کوبندهی من اطمینان داره که از تمام این سختی ها عبور میکنید.